برخی معماران نگرش دیگری به معماری پایدار را مطرح میکنند: «برخلاف اظهار عقیده بسیاری از متخصصان دربارهٔ اینکه چه چیزی روش معقول محیطی برای معماری میباشد و چه چیزی نیست، هیچ چیز قطعی و مسلمی وجود ندارد.» مانند تمام آیینهای جدید، محدوده بی پایانی از اختلافات تعلیمی وجود دارد روشهای مختلف بسیاری موجود است، در این راستا از طیف معتقدان به دیوارهای گلی تا علاقهمندان به مکانیسمهای با فناوری پیشرفته را میتوان اشاره نمود Sudjic,1995:25.
پایداری اقتصادی، محیطی، فرهنگی-اجتماعی
گاهی پایداری هر سه سامانه اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی و محیطی، خط بنیان سهگانه نامیده میشود که توسط آن دوام و موفقیت توسعه و طراحی، ارزیابی میگردد
به صورت تحتالفظی، معماری پایدار بر روی پایداری معماری، به عنوان یک رشته علمی و هم به عنوان محصول یک رشته علمی، توجه میکند. در مواردی که تأکید آن روی محورهایی چون آینده باشد، بر بهترین روش طراحی و برنامهریزی قلمرو عمومی متمرکز شده است، در این راستا مواردی چون: استدلالهای کلیدی، مفاهیم شهرسازی-معماری و پایداری جالب و در خور توجه هستند که شدیداً به هم گره خوردهاند. روشهای اکولوژیکی و پایداری فرهنگی نمیتوانند جداگانه و مجزا متعهد شوند. مسئولیت ضمانت محیطی، به معنی حساسیت فرهنگی، پایداری فرهنگی میباشد که میبایست شامل آگاهیهای اکولوژیکی باشد. برای شهرهای بدون ترکیب سازگار این دو، هیچ آینده ماندنی و قابل دوامی نخواهد بود
اخیراً، بسیاری از روشهای فناوری محیطی، قبل از اینکه با موفقیت کامل شوند، با شکست مواجه میشوند؛ به دلیل ناتوانی طراحانشان که نتوانستهاند، پیوستگی و محتوای فرهنگی- اجتماعی معماری را تشخیص دهند، یا اینکه نیازها و انتظارات کسانی را که قصد دارند از آن استفاده کنند درک نمایند. در واقع، در اینجا، صحبت دربارهٔ فراموشی میباشد که چگونه فرهنگ و ارزشهای محلی را باید حفظ کرد و فراموش ننمود. این موضوع حقیقتاً روی موفقیت یا شکست یک پروژه تأثیر میگذارد. فرایند جهانی پیشرفت فناوری در زمینههای اطلاعات و ارتباطات، منجر به افزایش میزان مصرف، شهرسازی مداوم و رشد بینالمللی سرمایهها شده و تجارت در سراسر جهان، موجب گردیده فرهنگ با الگوهای جدید نژادی و رابطههای فرهنگی به امر غیرمنتظره فرهنگهای ترکیبی، تبدیل شود. در همان زمان، رشد سریع فناوری، در افزایش مشکلات محیطی در مقیاس جهانی تأثیر میگذارد، که نتیجه آن را در بلایای اکولوژیکی که نمونه آن از بین رفتن سریع منابع و گونههای طبیعی و مصرف بالا و افزایش مقادیر اتلاف انرژی میباشد، میتوان دید. بدین ترتیب اینگونه درک میشود که محیط مصنوع به عنوان یک شاخه فرهنگی برجسته و مصرفکننده اصلی انرژی و منابع به طور جدی در هر دو فرایند دلالت میکند. دانش همیشه به ناچار بومی است؛ غیرقابل تقسیم از اسباب و محفظه اش ممکن است کسی این واقعیت را مخفی کند یا محو نماید ولی نمیتواند آن را از بین ببرد
ثابت شده که اطلاعات و دانش دربارهٔ ایدهها و مهارتهای جدید و بسیاری از فناوریهای نو را، به سختی میتوان به دیگر فرهنگها و کشورها انتقال داد. حتی بعد از اینکه به یک زمینه فرهنگی جدید معرفی شدهاند، یا به صورت جزئی اجرا شدهاند یا سازگار نبودهاند و جایگزین شدهاند و یا حتی نادیده گرفته شدهاند. به نظر میرسد که کلید این مشکل در ناتوانی کسانی باشد که در طراحی و ترویج فناوریهای جدید، انتظارات و آرزوها و نیازهای فرهنگی محلی را به شمار نیاوردهاند. قبل از اینکه ادعا شود این فناوریها به عنوان یک واقعیت، قابل اجرا و با ارزش هستند، میبایست دریافت که آنها به صورت پیچیدهای به فرهنگ پیوند خوردهاند و فناوریهایی که برای یک گروه مردم پذیرفته شده است، لزوماً توسط بقیه پذیرفته نخواهد شد
بنابراین درک زمینه و محتوای فرهنگ محلی به منظور اجرا و انتقال موفقیت آمیز فناوریها و دانش بشر ضروری میباشد. فناوریها و تمرینهای جدید، برای اینکه پذیرفته شوند و کار کنند، نیاز دارند که با انتظارات و نیازها، دانش مردم و فرهنگی که احتمالاً آن را به کار میگیرند، در یک خط باشند. البته این موضوع غیرقابل انکار است که فرهنگ مصرف مردم و نگاه آنها نسبت به طبیعت، به تدریج تغییر کرده و اصلاح رویکرد آنها نیز امری حیاتی است؛ چرا که فناوریهای جدید میبایست با فرهنگ صحیح توأم با آن ترویج گردند و به نظر میرسد که علاوه بر فرهنگ بومی، اصلاح آن نیز میبایست مد نظر قرار گیرد.
فرم شهر از تمامی عناصر و اجزای کالبدی قابل رویت شهر شکل میپذیرد و متشکل از عناصر طبیعی و مصنوع بوده، تبلور فضایی و شکلی فعالیتهای جوامع است. ماهیتی ترکیبی و سه بعدی دارد که نه تنها در سطح، بلکه در حجم نیز تجسم مییابد.. کوچکترین اجزا و عناصر این ترکیب در چارچوب عناصر مصنوع انسان، ساختمانها، شبکه راهها، فضاهای باز و تأسیسات شهری هستند. (
عواملی از قبیل کاهش منابع فسیلی و خطراتی چون گرم شدن زمین، افزایش جمعیت، کاهش منابع آب آشامیدنی، کاهش منابع محیطی، آلودگی محیط زیست و... حال و آینده کره زمین را به مخاطره انداخته است. دراین راستا طراحی صحیح ساختمانها و کالبد شهرها میتواند یکی از تاثیرگذارترین ارکانها در ساخت جهانی مبری از این تهدیدها در آینده باشد. با به کار بردن اصول معماری پایدار و توسعهٔ شهرهای پایدار میتوانیم علاوه بر ایجاد یک فضای راحت و با آسایش برای زندگی از تهدیدهای پیش رو جلوگیری نماییم. ایجاد شهرهای پایدار نه تنها میتواند حصول به خطرات آینده را کم رنگ کند، بلکه توانایی بهبود امنیت اقتصادی و اجتماعی جوامع را دارد. در مقیاس شهری، طراحی پایدار بر سه محور اصلی زیر میباشد:
- منابع محیطی (شامل ریز اقلیم، فضای سبز، آب و زباله و انرژی)
- مهارت طراحی و فناوری
- ارزشهای اجتماعی
محورهای فوق به عنوان عناصر اصلی مورد توافق اکثر مرتبطان با توسعه پایدار قرار دارد.