مقاله اخلاق مديريت
يکي از ارکان اساسي سعادت، در زندگي مادي و معنوي بشر ، اخلاق و فضائل اخلاقي است . زيرا در پرتو محاسن اخلاق و خلقيات حميده ، موجبات تحکيم روابط اجتماعي فراهم مي گردد، برخوردهاي محبت بار که بر اساس يک سلسله اعتقادات اخلاقي صورت مي گيرد شورد و نشاط را به کالبد زندگي مي دمد و زندگي فردي و اجتماعي را در مسير تعالي و تکامل ، بکام انسان گوارا مي سازد.
چه بسيارند مديراني که با داشتن خصوصياتي همانند قاطعيت ، تخصص ، قدرت و آگاهيهاي لازم در سطح بالا قرار داشته اند، ولي بخاطر عدم رعايت مسائل اخلاقي در حوزة مديريت ، موفقيت مطلوب را کسب نکرده اند و در نتيجه با ناکامي روبرو شده اند.
انسانهاي شاغل در يک مجموعه ، داراي روحيات و استعدادهاي متفاوتي هستند فردي داراي ذوق و ابتکار و شخصي بي بهره از خلاقيت و استعداد ، جمعي کندتر و دسته اي تندتر، انساني دلسوز و همکاري بي تفاوت ... که همة اين تفاوتها و خصلتها بخاطر عوامل گوناگوني است که جاي بحث آن در اينجا نيست ، ولي مي توان گفت که يکي از عوامل مؤثر در اين تفاوتها ، تربيت و شيوه هاي تربيتي است که موجبات بروز و ظهور خصلتهاي مثبت و منفي را در انسان بوجود
مي آورد.