فایل دانلودی حاوی یک فایل پاورپوینتی قابل ویرایش میباشد.
فهرست مطالب فایل دانلودی:
بازارهای ایرانی
عناصر مختلف بازار
راسته
دالان
خانبار یا کالنبار
تيمچه
قیصریه
دکان
سرای زیبای مشیر در شیراز
بازار وکیل شهر شیراز شاهکار دوران زندیه
مجموعه گنجعلی خان کرمان
بازار گنجعلی خان
قيصريه
بازار قیصریه لار
بازار کرمان
بازار تبریز
بازار قم؛ شاهکار معماری ایرانی اسلامی عصر صفویه
قسمتی از متن
بازارهای ایرانی
واژه بازار بسیار کهن است و به معنی محل خرید و فروش و عرضه کالاست. بازار در فارسی میانه به صورت "وازار" و با ترکیب هایی مانند وازارگ (بازاری) و وازارگان (بازرگان) به کار می رفته؛ ...
در زبان فارسی بازار به عنوان اسم مکان به معنی محل خرید و فروش کالاست واژه بازار در ادبیات فارسی مفهومی وسیع و گسترده دارد و به معنی محل شلوغ و پرازدحام، اعتبار و اهمیت اشخاص و غیره به کار می رفته است.
بازرگان و سوداگر ایرانی باید در جایی مقام داشته باشد که خریدار بتواند با اسانی کالای او را با انچه دیگران عرضه میدارند مقایسه کند و وضع استثنایی و انحصاری ان باعث فریب و غبض نشود .پدید امدن رسته و گرد اوری کالاهای مشابه در دکانهای نزدیک به هم و در یک بازار با تیم و سرا معلول همین نظام خاص پیشه وری و سوداگری ایرانی است که برخلاف نقاط دیگر جهان به خریدار فرصت میدهد تا خواسته و کالای مورد نظر خود را به ارزانترین بها و به نحو دلخواه بی عیب و متناسب با اقتصاد خانواده خود تهیه کند بی انکه مانند امروز ناچار باشد برای خریداری چیزی صدها مغازه را که هریک اقلا پانصد متر باهم فاصله دارد سر بزند .
اصل کلمه بازار خیلی قدیمی است.بازار محل اجتماع محل داد وستد کانون شورشها و اعتصابها سیاستمداریها محل پخش اطلاعات مراوده اشنایی و گاهی اوقات نقش مکانی امنیتی را نیز ایفا می کرده است.در جشنها بازار را چراغانی اینه بندی و ازین بندی می کردند.
شهرهایی که در ورودی بازار داشتند را بازارگاه می گفتند.همچنین شهرهایی که محل انبار بوده بارکده نامیده می شده است .
در شهرهابازارچه نیازهای یک محله را برطرف می کرده است.بازار در مرکز شهر بوده و همه چیز در ان یافت میشده ولی بازارچه ها دکانهایی مربوط به خرید مردم محل داشته و برای خرید و فروش کالاهای اصلی به بازار بزرگ می رفته اند.
بیشتر بازارها در شهرهای قدیم ایران بیرون از دروازه کاروان رو بوده به داخل شهر امتداد می یافته و گاهی تا بیرون شهر می رفته است(بیرون به معنای حومه بوده است).بیشتر بازارها در بخش بیرون قرار داشته اند.
تا چندی پیش در شهرهای گرم مرکزی ایران رویه خوبی که برای احداث دکان در دوسوی خیابان از روزگاران قدیم داشتند حفظ شده بود.در کنار پیاده روها ایوانهایی وجود داشت که مغازه ها را از پیاده رو جدا می کرده و به خریدار فرصت می داد تا در سایه مطبوع کالای مورد نظر خود را برگزیند.متاسفانه معماری معاصر این سنت بسیار معتدل معماری ایرانی را کنار گذاشت مغازه ها با پایه ها و کرکره های فلزی چون کوره های ادم سوزی سهمناکی درست در مجاورت خیابان سرباز و بی درخت پدید امد.
چنانکه گفتیم در روستاها و شهرهای کوچک در هر کوی و برزنی میدانگاهی یا بنگاهی وجود داشت که همه کوچه های ابادی به ان متصل میشد در کنار میدان یک گرمابه یک خانقاه یک مسجد و یک بازارچه میساختند و بعدها اغلب میدانچه ها به حسینیه ایی تبدیل شد که تکیه ای در کنار ان داشت و در مراسم مذهبی دسته ها و گروههای عزادار یا نمایشگران مذهبی در ان گرد می امدند و روزهای عادی مردم محل مایحتاج روزانه خود را از بازارچه مجاور میدان تهیه می کردند.معمولا خانه بزرگ ده و امام جماعت نیز نزدیک میدان بود.
عناصر مختلف بازار عبارتند از:
1)راسته (اصلی ترین عنصر بازار
2)رسته
3)دالان
4)سرا یا خان
5)خانبار(محل انبار کالا)
6)تیم یا تیمچه
7)قیصریه
8)دکان
:و عناصری که جز نیاز بازار بوده است مثل
-قهوه خانه و شربت خانه و چایخانه که اغلب انها از بین رفته اند
-خوراک پزخانه محلی برای غذا
-مساجد کوچک حمام و غیره چون کسبه بازار مومن و مسلمانترین مردم شهر بوده اند در تمام ارسن های بازار این عناصر قرار داشته اند.
و......